برای شوخ طبع بودن باید سعی کنید خودتان را جدی نگیرید! و به جای آن به افکار و اشتباهاتتان بخندید.به جای اینکه نسبت به اشتباهاتتان خجالت زده شوید آنها را با آغوش باز بپذیرید و به آنها بخندید. هرچند برخی از رویدادها در زندگی به وضوح غمانگیز هستند و فرصتی برای خنده باقی نمیگذارند، اما اغلب آنها احساس عمیق غم و اندوه یا لذت در بر ندارند.
منظور از شوخ طبعی این است که وقتی یک چیزی می گوییم صدای خنده بیاید .یا حداقل یک لبخند کوچک روی لب ها بنشیند. تقویت حس شوخ طبعی به شما کمک میکند با دیگران راحتتر ارتباط برقرار کنید و درون خود احساس بهتری داشته باشید.
1 . مطالب بامزه را نگه دارید.
وقتی مطالب طنز و خنده دار را می خوانید و آنها را یادداشت کنید و یا در گوشی همراهتان به صورت یک فایل صوتی ذخیره کنید. برای شوخ طبع بودن، فقط کافیست به مرور یاد بگیرید چگونه داستانها و تجربیاتتان را به بیان طنز آمیز بیان کنید؛ و اولین قدم برای رسیدن به این مهارت خوب گوش کردن است.

2 . به جای لطیفه،داستان بگویید.
لطیفهها درواقع داستانهایی ساختگی و کوتاه هستند که خاستگاه اولیهشان طنز بوده است. شما با تعریف کردن لطیفه درواقع دارید ریسک میکنید. چون هدف فقط خنداندن است و اگر مخاطب شما نخندد آنوقت این شما هستید که خنده دار جلوه میکنید.اما اگر یک داستان را بصورت طنز بیان کنید اگر کسی خندید که چه بهتر اما اگر کسی نخندید بهرحال شما داستانی را برای مخاطبتان تعریف کرده اید.
3 . کم گوی و گزیده گوی چون در.!
باید این مهارت را یاد بگیرید که چگونه و در زمان اندک منظور خودتان را به مخاطب بازگو کنید؛بنابراین زمانی که داستانی را تعریف می کنید سعی کنید هر چه زودتر به قسمت های خنده دار آن برسید.همچنین جمله بندی خود را به گونهای بچینید که به مخاطب زمان کافی برای خندیدن بدهید و هنگام خندهی آنها، درحال حرف زدن نباشید. برای مثال قسمتهای خنده دار داستان را در آخر جملهها بیان کنید و بعد از آن چند ثانیه مکث کنید.
4 . مرور کنید.

در انتهای صحبت یا داستانتان، میتوانید به قسمتهای خنده دار قصه برگردید ویکبار دیگر به آنها اشاره کنید. یا اگر میتوانید یک تکه کلام از آن استراج کنید، یا یک کلمه که یادآور آن است را بگویید. برای اینکه شوخ طبع باشید، لازم نیست همیشه یک قصهی جدید داشته باشید. گاهی یک داستان به حدی خنده دار است که میتوان بارها و بارها به آن خندید. فقط کافیست به درستی به آن اشاره کنید.
5 . سوتی عمدی بدهید.
در همهی زبانها کلماتی هستند که ممکن است ایهام برانگیز باشند و یا معانی مختلفی بدهند. شما میتوانید در مکالماتتان با این کلمات بازی کنید و موقعیتهای خنده دار زیادی ایجادکنید. این موضوع به تمرین و دقت نیاز دارد. به مرور که از خلاقیتتان استفاده کنید و به صحبتهای کمدینها گوش دهید این مهارت را کسب خواهید کرد.
6 . بدیهیات را جار بزنید
سعی کنید فکر مخاطب را با صدای بلند بیان کنید. اگر یک روز جورابتان پاره است یا موهایتان خنده دار شده خودتان به آن اشاره کنید و بخندید. یا مثلا اگر در یک ارائه خوب عمل نکردید خودتان آنرا بیان کنید. یا اگر یک لطیفهی بی مزه تعریف کردید بگویید: «بی مزه!» با این کار تمرکز مخاطب از اصل قضیه یعنی موهایتان، سوراخ جوراب یا بی مزگی لطیفهتان به اقرار شما میرود و ممکن است خنده دار باشد.