دشمن اعتماد به نفس:
مال گرایی: دشمن اعتماد به نفس – درمان کمال گرایی. در مجموعه مقاله اعتماد به نفس و مقاله راههای افزایش اعتماد به نفس متوجه شدیم که اعتماد به نفس چیست و چطور میتوان آن را افزایش داد و حالا نوبت میرسد به بررسی مواردی که باعث میشوند اعتماد به نفس ما از بین برود که یکی از اصلیترین آنها کمال گرایی (به انگلیسی: Perfectionism) است!
کمال گرایی دشمن اصلی اعتماد به نفس است و باعث میشود که رضایت شما از زندگی، عزت نفس و اعتماد به نفس خود را از دست بدهید.
در این مقاله قصد داریم بگوییم که کمال گرایی چیست؟ و سپس به راهکارهای درمان آن بپردازیم. قسمتهای قابل توجهی از این مقاله از کتاب از شنبه انتخاب شده است.
تعریف کمال گرایی چیست؟
شاید اولین و مهمترین گام برای پیش رفتن در این مقاله این باشد که ببینیم اصلاً تعریف روانشناسی کمال گرایی چیست؟
در بسیاری از کتابهای رواشناسی فارسیف کمال گرایی، کامل گرایی، کمال طلبی یا ایده آل گرایی همه یک مفهوم را میرسانند (که البته بهترین تعریف آن کامل گرایی است اما به دلیل این که بسیاری از افراد و روانشناسان از واژه کمال گرا استفاده میکنند، ما نیز از واژه کمال گرا استفاده میکنیم) اما واقعیت این است که تفاوت های قابل توجهی بین کمال گرایی و کمال طلبی وجود دارد (که البته ما درگیر واژگان نخواهیم بود) و اگر بخواهیم تعریفی مطرح کنیم:
تعریف کمال گرایی:کمال گرا کسی است که به طور وسواسی میخواهد از همان اول همه چیز کامل باشد و حتی کوچکترین نقصی را قبول ندارند.
چرا کمال گرایی بد است؟
متاسفانه واژهای که در ترجمه Perfectionism انتخاب شده واژهای است که کمی غلط انداز است! وقتی صحبت از کمال گرایی میکنیم یاد مفهوم کمال و تعالی در عرفان میافتیم!
برای همین است که من پیشنهاد میکنم هرجا واژه کمال گرایی را دیدید، جای آن از عبارت کامل گرایی استفاده کنید.
و اما در باب کمال گرایی باید بگویم که شاید در نگاه اول بگویم که این که فردی بخواهد همه چیز کامل و بی نقص باشد اشکالی ندارد و تازه بسیار هم خوب است اما مشکل اینجاست که باید بگویم که افراد کمال گرا معمولاً به هیچ جا نمیرسند! یا اگر هم به جایی برسند، صدمات زیادی دریافت خواهند کرد. و اعتماد به نفس و عزت نفس خود را از دست خواهند داد.
زیرا خودشان را فقط با دستاوردهایشان میسنجند و اگر همه چیز کامل بود از خود رضایت خواهند داشت.
آیا کمال گرایی همیشه بد است؟
پاسخ مسلماً خیر است!
مشکل کمال گرایی زمانی است که ما در کارهایی که لازم نیست بسیار دقیق انجام شود این کار را انجام دهیم. مثلاً اگر قرار است خانه را برای مهمان آماده کنید و بیش از اندازه روی ان حساسیت دارید این میتواند یک مشکل باشد در حالی که اگر در تخصص خود که در صنعت هوا فضا است و قصد دارید یک محموله شامل 5 فضانورد را به فضا بفرستید کمال گرایی ضروری باشد.
چرا کمال گرا میشویم؟
این که ما چرا کمال گرا میشویم دلایل زیادی دارد اما از انجایی که ما در روانشناسی آینده نگر خیلی به گذشته کاری نداریم، سعی میکنیم فقط به رئوس مطلب بسنده کنیم و بیشتر روی راهکارها تمرکز کنیم. اصلیترین دلایلی که کمال گرا میشویم عبارتند از:
- فشار والدین کمال گرا
- داشتن باورهای غلط
- فشار و اثرات سیستم آموزشی (همیشه 20 باید باشیم – همیشه اول باید باشیم)
الگوهای موفق!
پیشنهاد بعدی کمک گرفتن از دیگران است! در این شرایط باید افرادی را پیدا کنیم که بیش از اندازه کمال گرا نیستند ولی در کارشان موفق هستند و دائماً از آنها نظر بپرسیم که آیا الان من دارم زیاده روی میکنم؟به محض این که او گفت بله، از کارمان دست میکشیم و دنبال کمال گرایی نیستیم.
این را یاد بگیریم که شروع کردن خیلی خیلی بهتر از شروع نکردن است. یعنی باید بنایمان را این بگذاریم که شروع کنیم حالا اگر نشد هم نشد!
من جمله بسیار زیبایی را از مارک توآین میخواندم که میگفت:
من ترجیح میدهم برای کارهایی که انجام دادم حسرت بخورم تا کارهایی که انجام ندادم!
اما معمولاً کمال گراها دچار این مشکل هستند چون آنها معمولاً کاری را انجام نمیدهند و مطمئناً حسرت آن را خواهند خورد.
این جمله را بارها از دوستان کمال گرایم شنیدهام که اگر زودتر میجنبیدم الان این شرکت ایده من را نمیدزدید و.…
تعیین مهلت انجام کار
بهترین کار این است که برای خودتان ضربالعجل یا همان deadline تعریف کنید. (ممکن است من را راهنمایی کنید معادل فارسی این دو واژه چیست؟) ضرب العجل یا همان مهلت انجام کار زمانی است که فرصت داریم تا آن اتفاق رخ دهد. در صورتی که برای کار خود مهلت انجام در نظر نگیریم بلاشک آن کار هیچگاه تمام نخواهد شد!
تحقیقی در مورد مهلت انجام کار
تحقیق بسیار جالبی توسط دانشگاه MIT انجام شده بود که در آن سه گروه شرکت داشتند و به شرکت کنندگان متنی داده شده بود که تعداد قابل توجهی غلط تایپی داشت. به هر گروه از شرکت کنندگان به صورت متفاوتی گفته شده بود که غلطها را پیدا کنند.
به یک گروه گفته شده بود که لطفاً این متنون را ببرید و غلطها را مشخص کنید و بیاورید و بطور متوسط 12 روز آن افراد آوردند. در حققیت برای این افراد ضرب العجل تعیین نشده بود و متوسط 70 غلط پیدا کرده بودند.
گروه دوم افرادی بودند که به آنها گفته بودند که یک مهلت انجام کار برای خودتان تعیین کنید و مشخص کنید که این کاغذها را چه زمانی میآورید و متوسط افراد ششم و نیم روز بعد آن را تحویل دادند و تعداد غلطهایی پیدا کرده بودند حدود 110 غلط بود! یعنی زمان کمتر شده بود و تعداد غلطهای که پیدا شده بود بیشتر هم شد!